- ۰ نظر
- ۰۲ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۰۶
- ۱۵۴ نمایش
گالری عکس ها و روش بستن روسری و شال ایرانی شیک ست با مانتو اسلامی
گالری عکس ها و روش بستن روسری و شال ایرانی شیک و مجلسی
نمکستان : در این پست عکس های منتشر شده در صفحات اجتماعی ویدا جوان بازیگر خوب کشورمان را گردآوری کرده ایم ، در ادامه این تصاویر را مشاهده نمایید
ویدا جوان بازیگر تلویزیون، سینما و تئاتر متولد تهران دارای مدرک تحصیلی لیسانس حسابداری طراح و ایدهپرداز و دانشآموخته بازیگری تئاتر در کانون آموزشهای حمید سمندریان میباشد. وی با بازی در سریال زمانه محصول سال ۱۳۹۱ شبکه ۳ سیما در نقش نگار به کارگردانی حسن فتحی به تلویزیون معرفی شد.
عکس های جدید و پشت صحنه ویدا جوان به همراه زندگینامه این بازیگر
ویدا جوان با انتشار تصویر خود و شوهرش نوشت : در شادی وصف ناپذیر حاصل از رفتن به ارتفاع و استنشاق اکسیژن ناب کمیاب با خانواده کوچک و گرم ما سهیم باشید
نمکستان : در این پست عکس های منتشر شده در صفحات اجتماعی حسن معجونی بازیگر خوب کشورمان را گردآوری کرده ایم ، در ادامه این تصاویر را مشاهده نمایید
بیوگرافی حسن معجونی
حسن معجونی متولد ۱۳۴۷ در تهران بازیگر تئاتر ، سینما و تلویزیون است. وی فارغ التخصیل رشته «ادبیات نمایشی» میباشد.حسن معجونی همچنین سرپرست گروه تئاتر لیو است.
عکس های جدید و پشت صحنه محمدحسن معجونی به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه محمدحسن معجونی به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه محمدحسن معجونی به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه محمدحسن معجونی به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه محمدحسن معجونی به همراه سروش صحت و محمد نادری
عکس های جدید و پشت صحنه محمدحسن معجونی به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه محمدحسن معجونی به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه محمدحسن معجونی به همراه زندگینامه این بازیگر
محمدحسن معجونی به همراه نوید محمدزاده در کنار حافظ شیرازی و فال حافظ
عکس های جدید و پشت صحنه محمدحسن معجونی به همراه زندگینامه این بازیگر
نمکستان : در این پست عکس های منتشر شده در صفحات اجتماعی امیر کاظمی بازیگر خوب کشورمان را گردآوری کرده ایم ، در ادامه این تصاویر را مشاهده نمایید
بیوگرافی امیر کاظمی
امیر کاظمی متولد 19 آبان 1369 بازیگر سینما و تلوزیون می باشد. پدر او ایرانی و مادرش اصالت آلمانی دارد. او یک برادر کوچکتر از خود به نام آرش دارد. امیر کاظمی متأهل بوده و مهتاب محسنی همسرش می باشد. امیر کاظمی علاوه بر بازیگری در زمینه ورزش های شنا و اسکیت نیز به صورت حرفه ای فعالیت کرده و در زمانی یکی از بازیکنان تیم ملی اسکیت بوده است. علاوه بر این در حوزه موسیقی هم فعالیت می کند و پیانو ، کیبورد و پرکاشن را به صورت حرفه ای می نوازد .
عکس های جدید و پشت صحنه امیر کاظمی به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه امیر کاظمی به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه امیر کاظمی به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه امیر کاظمی به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه امیر کاظمی به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه امیر کاظمی به همراه محمد نادری
عکس های جدید و پشت صحنه امیر کاظمی به همراه زندگینامه این بازیگر
کمتر کسی هست که بازی امیر کاظمی بازیگر کم سن و سال تلویزیون رو در سریال همه بچه های من به یاد نیاره پسرک کوچکی که در کنار بازیگران بزرگی همچون مهرانه مهین ترابی به خوبی درخشید و خودش روزی اصلا باورش نمیشد که به یک بازیگر حرفه ای تبدیل شود. کاظمی زمانی که ۱۴ سال داشت برای تهیه یک گزارش به لوکیشن مرضیه برومند در سریال کتابفروشی هدهد می رود و با پیشنهاد بازی در سکانس پایانی رو به رو می شود وبازی در این سکانس آغازی می شود برای زندگی حرفه ای بازیگر جوان امیر کاظمی …
عکس های جدید و پشت صحنه امیر کاظمی به همراه خانواده اش
فرقی نمی کنه، اهل کجا و چه کاره باشی، فرقی نمی کنه کوچیک باشی یا بزرگ، پیر باشی یا جوون، وقتی با چیزهای کوچیک خودت رو خوشبخت بدونی یعنی همه چیز داری. وقتی می تونی با همه چیزهای کوچیکی که داری، با کمترین امکانات احساس پیروزی کنی یعنی این که خوشبختی. خوشبختی یعنی لمس همین چیزهای کوچیکی که شاید تو نگاه خیلی ها هیچ به نظر بیاد! همه این حرفها را می شُد از لا به لای صحبت های امیر کاظمی و همسرش مهتاب احساس کرد. آنها در سن پایین ازدواج کردند و با همین چیزهای کوچیک با همه وجودشون خوشبختی را باور دارند. حالا چی شد که خواستیم با امیر و مهتاب حرف بزنیم. ازدواج زود این دو نفر و اجرای برنامه «مثبت من» به اتفاق هم، برنامه تازه ای که در حال ساخت آن هستند و… بهانه ای بود برای این گفتگو، انجام این مصاحبه وسط خونه جدیدی که هنوز جابه جایی اسباب کشی اون کامل نشده، با کلی خرت و پرت و وسایلی که هنوز سر جای خودش چیده نشده البته با صمیمیت بی نظیر مهتاب و امیر می تونه جذاب و خوندنی باشه!!
خُب به سلامتی انگار اسباب کشی به منزل جدید هم تموم شد؟
امیر کاظمی : نه بابا کجا تموم شد، دارید خودتون می بینید که هنوز خیلی از وسایل رو نچیدیم، تازه امروز می خوان بیان یخچال و ماشین لباسشویی رو نصب کنند. همه اسباب کشی را خودمون دو تایی انجام دادیم. باورتون میشه، امروز از خستگی واقعا توان نداشتیم اما این گفتگو با این مضمون برامون جذابیت داشت. واقعا اسباب کشی کار بی نهایت سختی است. از دوست خوبم «حسین مولایی» که ماشینش(وانت) را در اختیار ما گذاشت خیلی ممنونم، خیلی اذیتش کردیم برای همین الان دیگه جواب تلفن مون را نمی ده(با خنده)
آقای کاظمی چرا این قدر زود ازدواج کردی؟
امیر کاظمی : به نظر شما مگه زود ازدواج کردم؟؟
نه اما فکر می کنم توی این سن و در ۲۴ سالگی برای تو و مهتاب زود بود؟
امیر کاظمی : وقتی آدم مورد نظرت را پیدا کنی و با اون خوشبخت باشی یعنی این که درست انتخاب کردی و اون وقته که یک لحظه تاخیر هم جایز نیست، باید زود دست بجنبونی(با خنده)! برای من همین طوری بود با این که من اصلا فکرش را نمی کردم که توی این سن ازدواج کنم اما وقتی قراره که یک اتفاقی بیفته تو نمی تونی جلوی اون اتفاق رو بگیری، برای من و مهتاب هم همین طوری بود، این قدر همه چیز درست و سر جای خودش اتفاق افتاد که تا چشم باز کردیم دیدیم همه چیز تمام شده و الکی الکی شدم مَرد خانواده.
تا جایی که خبر داریم شما دو نفر مراسم عروسی هم نگرفتید چرا؟
امیر کاظمی : به نظرم این درست ترین کاری بود که من و مهتاب انجام دادیم، همه حرف من اینه که اگه قراره کاری را انجام بدیم باید انجامش بدیم و به درست ترین شکل ممکن هم انجامش بدیم، از دید من و مهتاب، گرفتن عروسی کار جالبی نبود، آره عروسی نگرفتیم برای این که با خودمون گفتیم خرج عروسی را صرف خرید خونه و پس انداز کنیم، خُب قبل از ازدواج و در دوران نامزدی مون من واقعا آدم ولخرجی بودم و هر درآمدی را که از کارم داشتم تا ریال آخرش خرج می کردم. اما حالا قضیه کاملا فرق کرده، مسئولیت یک زندگی روی دوش من افتاده. ما مراسم عروسی نگرفیتیم تا اون پول را برای یک کار دیگه صرف کنیم.
گفتی که مراسم ازدواج و عقدتون خیلی ساده برگزار شده، می شه برام بگی که هزینه این مراسم برای امیر کاظمی چقدر تمام شد؟
امیر کاظمی : شاید باورش برای کسانی که این گفتگو را می خوانند سخت باشد اما کل خرج مراسم برای من چیزی نزدیک به ۳۰۰ هزار تومان شد، خیلی ساده تر از اون چیزی که حتی خودم تصور می کردم، صادقانه اگر بگویم حتی مهتاب هم توقع زیادی نداشت، دو تایی با هم رفتیم و ۲ تا حلقه نقره خریدیم. با این که شاید از جانب خانواده ها هم خیلی در فشار بودیم که یک حلقه طلا، اما همین حلقه های نقره برای من و مهتاب اولین خرید مشترک زندگی بود البته پر از خاطرات شیرین شد، حتی توی سفر امسال شمال مهتاب همین حلقه نقره ای رو که شاید ارزش چندانی هم نداره گم کرد و ما از یک شهری به همون شهر مقصد برگشتیم و حلقه مهتاب را پیدا کردیم. چیزی که برات عزیز باشه هیچ وقت گُم نمی شه، برای همینه که می گم در عین سادگی هم می شه کاری کرد که احساس رضایت کنی. هزینه محضر و عاقد و دسته گل هم روی همین ۳۰۰ هزار تومن حساب شد.
مهتاب، همسرت راست می گه؟! تو دلت نمی خواست که مثلا یک حلقه گرون دستت کنی؟
نه! واقعا دلم نمی خواست، به قول تو یه حلقه گرون چند میلیون تومانی هم دستم کردم، چه اتفاقی می افتاد، وقتی من امیر را دارم یعنی همه دنیا را دارم، مراسم عروسی نگرفتیم، خُب الان اتفاقی افتاد؟ نه! مهم اینه که کنار کسی که دوستش داری احساس رضایت و خوشبختی کنی، باورت بشه که با هیچی هم می شه خوشبخت بود. گرفتن مراسم عروسی پر هزینه و مجلل که می شه عین اسراف، می شه عین ولخرجی، آخه چرا؟؟ باور کنید همه کسانی که مراسم عروسی پرهزینه و مجلل گرفتند و هزار و یک خرج اضافه هم داشتند حتی یک بار هم فیلم عروسی خودشون را کامل و با حوصله نگاه نکردند. وقتی می شه با هیچی هم خوشبخت بود پس چرا نباید این کار را کرد.
خیلی دلم می خواد بدونم شما دو نفر چطوری با هم دیگه آشنا شدید و امیر در تو چه چیزی دید که احساس کرد نیمه گمشده زندگی اش تویی؟
امیر کاظمی : می شه این سوال را من جواب بدم. هرگز روز اولی که مهتاب را دیدم، فراموش نمی کنم، حتی وقتی از مهتاب هم خواستگاری کردم بهش گفتم که چطوری عاشقت شدم و حتی پلان به پلان اون روز را هم براش تعریف کردم و حالا یک بار دیگه برای شما هم تعریف می کنم، روز اولی که مهتاب را دیدم وسط حیاط دانشگاه تهران روی زمین نشسته بود و خیلی راحت و خودمونی داشت قورمه سبزی می خورد، اونم چه خوردنی که نصفی از همکلاسی هاش کنارش نشستن و به هیچکسی حتی یک لقمه هم تعارف نکرد. وای هنوز هم، او صحنه و با یادآوری اون روز حالم عوض می شه، توی اون لحظه این قدر حالم دگرگون شد و تو یک نگاه عاشق شدم که هم حرف زدن یادم رفت هم این که اون روز از انقلاب تا شهرک غرب را پیاده رفتم. این اتفاق ساده تمام زندگی من را عوض کرد و دو سال من تحمل کردم برای رسیدن به مهتاب.
مهتاب از کدوم یکی از کارهای همسرت بیشتر از بقیه حرص می خوری؟
مهربونی کردن بیش از حدش به آدمها. من اصلا مخالف مهربونی کردن و خوبی نیستم اما معتقدم باید به کسانی مهربونی کرد که لااقل لایق اون مهربونی باشند، امیر خیلی خوبه، نه تنها خودش همه اعضای خانواده اش این طوری هستند، به خصوص پدرش و فکر می کنم امیر هم به پدرش رفته، پدر امیر آدمی است که اگر کسی در حقش بدی هم بکنه باز هم به اون آدم، خوبی می کنه و امیر هم درست مثل پدرش می مونه، واقعا بلد نیست بدی کنه برای همین بعضی وقت ها از این کار امیر و این که زیادی نسبت به آدم های اطرافش، مهربونی افراطی می کنه حرص می خورم.
توی این مدت آشنایی تون و جدی شدن مسئله ازدواج تون اولین قهر و بحث که با هم دیگه کردید کی بوده و سر چی؟
امیر که اصلا بلد نیست قهر کنه و من هم اگر بلد باشم که نیستم نمی تونم با کسی قهر کنم، اصلا فلسفه و مفهوم قهر را نمی فهمم و نمی دونم چرا باید با کسی قهر کرد. یکی از نکاتی که من و امیر در اون تفاهم کامل داریم اینه که درباره هر چیزی با هم دیگه مشورت می کنیم و اگر مسئله ای هم اتفاق بیفته درباره اون حرف می زنیم، نه این که با همدیگه بحث و قهر کنیم، به نوعی کارهامون و دلایل مون رو به شور می ذاریم و برای هم حُرمت و احترام زیادی قائلم هستیم و تا به امروز هم نه دعوا کردیم، نه بحث و قهر!!
عکس کودکی امیر کاظمی در کنار پدر و مادرش
مهتاب، خوشبختی را تعریف کن؟
خوشبختی یعنی امیر، خوشبختی یعنی لمس همین چیزهای کوچیکی که شاید تو نگاه خیلی ها به نظر نیاد.
خوشبختی یعنی وقتی اراده کنی باید هدفت را به دست بیاری، خوشبختی یعنی همون چیزی که آرزوش را داشتی و نمی دونستی کیه و چطوری به دستت رسیده و بی هیچ برنامه ای سر و کله اش توی زندگی ات پیدا شده، خوشبختی یعنی کسی که باهاش به آرامش برسی.
امیر کاظمی : خوشبختی یعنی از شرایطی که داری حتی اگر بد، راضی باشی و لذت ببری خوشبختی یعنی برای طرف مقابلت از جونت مایه بذاری و کاری کنی که اون آدم بی نهایت خوشحال باشه و کاری کنی که به خاطر اون زندگی کنی.
امیر و مهتاب : نمی دونیم چرا امروز باید این گفتگو وسط این اسباب کشی و این چیدمان خونه انجام بشه، اما مطمئنیم که دیگه تکرار نمی شه، امروز این اتفاق برای من و امیر تبدیل شد به یک خاطره فراموش نشدنی که امکان نداره دیگه تکرار بشه، با این که هردوی ما خیلی خسته بودیم اما حسابی حال مون رو عوض کردید، خیلی خیلی ممنون. برای همه دختر و پسرهایی که می خوان ازدواج کنند، یک دنیا آرامش و روزگاری خوش را آرزومندیم.
امیر کاظمی با انتشار این تصویر نوشت : وقتی هنوز نخوابیده باید پاشی !
امیر کاظمی با انتشار تصویر خود و امیرحسین رستمی نوشت : مغازه بغلی فیلمبرداری داشتیم ، تو زمان بیکاریمون نون داغ میفروختیم به مردم …
نمکستان » عکس ها و بیوگرافی کامل نگار عابدی بازیگر خوب کشورمان ، در ادامه این تصاویر را مشاهده نمایید
نگار عابدی بازیگر زن ایرانی است که در رشته تئاتر از دانشکده هنر و معماری فارغالتحصیل شده است. وی در ابتدا در دانشگاه در رشته زبان انگلیسی آغاز به تحصیل کرد ولی با دیدن آگهی کلاس بازیگری در یکی از مجلات و ثبتنام در آن کلاس به سمت بازیگری کشیده شد.فعالیت اصلی وی تئاتر است و در نمایشهایی چون «بازگشت به خان نخست» به کارگردانی محمد رضاییراد و «آندرانیک» به کارگردانی حمید پورآذری ایفای نقش نمودهاست.وی در فیلمهای کوتاهی چون «هدیه» و «خط مستقیم یک دایره» بازی کرده است. عابدی فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۸۷ و با فیلم مانا آغاز کرد. او یک دختر دارد .
نگار عابدی با انتشار یک سلفی از خود ، محمد نادری ، الیکا عبدالرزاقی و مهران مدیری نوشت : یک سلفى بیاد ماندنى
مصاحبه (محمد رحمانیان)، تالار چهارسو، ۱۳۷۸
مجلسنامه (محمد رحمانیان)، تالار چهارسو، ۱۳۷۸
روی زمین (افروز فروزنده)، تالار سایه، ۱۳۸۲
آندرانیک (حمید پورآذری)، تئاتر شهر، ۱۳۸۲
زنی که زیاد میدانست (علیرضا اولیایی)، تئاتر شهر، ۱۳۸۲
تیغ کهنه (نادر برهانیمرند)، تالار چهارسو، ۱۳۸۳
هر چی دلت بخواد (حمید پورآذری)، تالار سنگلج، ۱۳۸۳
مهاجران (حمید پورآذری)، تئاتر شهر، ۱۳۸۳
رؤیای بسته شده به … (آروند دشتآرای)، کارگاه نمایش، ۱۳۸۴
دُن کیشوت (علیاصغر دشتی)، تالار قشقایی، ۱۳۸۴
کبوتری ناگهان (عباس غفاری)، تالار نو، ۱۳۸۴
بازگشت به خان نخست (محمد رضاییراد)، تالار قشقایی، ۱۳۸۴
اسبهای آسمان خاکستر میبارند (علی رازی)، تالار چهارسو
بیوههای غمگین سالار جنگ (هادی عامل)، تالار نو، ۱۳۸۵
یک تنبیه با شکوه (نرمین نظمی)، تالار مولوی، ۱۳۸۶
خانه (کیومرث مرادی)، تالار قشقایی، ۱۳۸۸
آسمان روزهای برفی (محمد عاقبتی)، تالار مولوی، ۱۳۸۸
ملا نصرالدین (علیاصغر دشتی)، تالار مولوی، ۱۳۸۸
مرثیهای برای یک سبک وزن (ایوب آقاخانی)، تالار سایه، ۱۳۸۸
آخرین پر سیمرغ (اشتفان وایلند)، تئاتر شهر، ۱۳۸۸ فرایبورگ (آلمان)، تئاتر مارین باد، ۲۰۱۰
ورود آقایان ممنوع (کتایون فیضمرندی)، تالار قشقایی، ۱۳۹۰
«لباسی برای میهمانی» (محمد رحمانیان)، تهران، جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
«افسون معبد سوخته» (کیومرث مرادی)، تهران، نوزدهمین جشنواره تئاتر فجر
«چراغها را خاموش نکنید» (هومن برقنورد)، مشهد، یازدهمین جشنواره دفاع مقدس
«فکاهی نامهٔ یک زن» (لیلی عاج)، تهران، پانزدهمین جشنواره تئاتر دانشجویی
«شهادتخوانی قدمشاد مطرب» (محمد رحمانیان)، تهران، بیستمین جشنواره تئاتر فجر
«مادر بزرگ یک مقدمه» (حمید پورآذری)، تهران، بیستودومین جشنواره تئاتر فجر
«تیغ کهنه» (نادر برهانیمرند)، شبکه ۴ جام جم
خانهای کنار ابرها (۱۳۹۲ سید جلال دهقان)
شب بیرون (۱۳۹۲)
گنجشکک اشیمشی (۱۳۹۲)
محمد (۱۳۹۰)
یه حبه قند (۱۳۸۸ رضا میرکریمی)
مانا (۱۳۸۷ علیرضا رزازیفر)
فصل ممنوع (۱۳۸۲ فریبرز کامکاری)
دهلیز (۱۳۹۱ بهروز شعیبی)
«خط مستقیم یک دایره» (امیر موسوی)
«هدیه» (سعیده خصوعی)
«کاشکی» (امیر موسوی)
«زندگی، رنگ بِژ» (پیروز کرمی)
سایههای بلند گناه (شهرام شاهحسینی)
نگرانی (کاوه سجادی حسینی) شبکه ۲
جنگ دوستانه ۱و۲ (محمد رحمانیان)
گَپ به عنوان بازیگر مهمان (محمد رحمانیان)
دودکش به عنوان بازیگر (محمدحسین لطیفی)
شمعدونی به عنوان بازیگر (سروش صحت)
تعبیروارانه یک رویا 94 (فریدون جیرانی) شبکه 1
دودکش2 (محمدحسین لطیفی)(94-95)(شبکه 1)
جایزه سوم بازیگری برای «لباسی برای میهمانی»، هجدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
جایزه کانون ملی منتقدان برای «آندرانیک»، ۱۳۸۲
جایزه دوم بازیگری برای «فکاهی نامهٔ یک زن»، پانزدهمین جشنواره تئاتر دانشجویی
برگزیده بازیگری سال، جشن بازیگر برای «دن کیشوت»، «بازگشت به خان نخست»، «کبوتری ناگهان» ؛۱۳۸۵
جایزه دوم بازیگری برای «چراغها را خاموش نکنید»، مشهد، جشنواره یازدهم تئاتر دفاع مقدس، ۱۳۸۳
جایزه یونیسف برای فیلم سینمایی «مانا»، ۱۳۸۷
عکس های جدید و پشت صحنه نگار عابدی به همراه دخترش اما
عکس های جدید و پشت صحنه نگار عابدی به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه نگار عابدی به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه نگار عابدی به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه نگار عابدی به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه نگار عابدی به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه نگار عابدی به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه نگار عابدی به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه نگار عابدی به همراه بهنام تشکر
عکس های جدید و پشت صحنه نگار عابدی به همراه فرزندش
عکس های جدید و پشت صحنه نگار عابدی به همراه همسر سابقش هدایت هاشمی
عکس های جدید و پشت صحنه نگار عابدی به همراه شوهر سابقش
نمکستان : در این پست عکس های منتشر شده در صفحات اجتماعی محمد نادری بازیگر خوب کشورمان را گردآوری کرده ایم ، در ادامه این تصاویر را مشاهده نمایید
عکس های جدید و پشت صحنه محمد نادری به همراه سروش صحت
محمد نادری بازیگر نقش هوشنگ در سریال شمعدونی متولد 10 تیر 1357 می باشد. او چندین سال در تئاتر فعالیت داشته است و سریال شمعدونی اولین حضور او در تلویزیون می باشد.
عکس های جدید و پشت صحنه محمد نادری به همراه امیر کاظمی
عکس های جدید و پشت صحنه محمد نادری به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه محمد نادری به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه محمد نادری به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه محمد نادری به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه محمد نادری به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه محمد نادری به همراه زندگینامه این بازیگر
عکس های جدید و پشت صحنه محمد نادری به همراه زندگینامه این بازیگر
محمد نادری : ما کاپی می کنیم پس هستیم!!! همونطور که احتمالا تا الان مستحضر شدین یک برنامه ای در گوشه ای از هندوستان ساخته شده که دکور خیلی قشنگی داره و ما چون اهل کپی چیزهای قشنگیم دکور برنامه مون رو از رو اونا کاپی!! کردیم. منتها چون باقی چیزاشون مثل شخصیتها و داستان و … به قشنگی دکورشون نبود ما اونا رو رو کپی نکردیم که خوب بعد پشیمون شدیم. اما دیگه کار از کار گذشته بود و دورهمی ما با اونا کلا فرق داشت برای همین تصمیم گرفتیم تا اونجایی که می شه باقی چیزامونو کپی کنیم. در همین راستا گشتیم دیدیم گریمور هندوها یه چشمی یه و کلن عادت به زبون درازی داره برای همین از گریمورمون خواستیم خودشو از رو همکار هندیش کپی کنه. فکر کنم کاپی یه خوبی هم شده منم که خودم بهش کردیت می دم
محمد نادری : خونه سابق هوشنگ و فعلی مهراب و شقایق عزیز و همون دریچه معروف که هنوز مقتدرانه سرجاشه. اونجایی هم که نویان خان نشسته عموما جای سعید ( امیر کاظمی) بود.
محمد نادری : تیاتر شهر بوقلمون می دهد” تیتر روزنامه های ورزشی رو دیدین؟ “آلمان پوست پرتقال را کند” یا “تراکتور پیکان را زیر گرفت” یحتمل تیتر زننده هم کلی حال می کنه از این خلاقیت. ما هم گفتیم نمایش بوقلمون رو به سبک تیتر زنای روزنامه های ورزشی پرزنت کنیم شاید از اون حالها به ما هم دست داد.
در برنامه دورهمی دیشب 18 اردیبهشت 95 اتفاق عجیب ماجرای مرگ پدر بازیگر دورهمی محمد نادری به دست محمد مایلی کهن تعریف شد. در برنامه دورهمی دیشب محمد مایلی کهن از ماجرای مرگ پدر محمد نادری پرده برداشت و نکات جالبی را به زبان آورد.
مهراب قاسم خانی در مورد دعوت شدن مایلی کهن در برنامه دورهمی و ماجرای مرگ پدر محمد نادری به دست مایلی کهن متنی را در اینستاگرامش منتشر کرده است.
«من هیچ وقت عقاید و رفتار هاى محمد مایلى کهن رو دوست نداشتم. هنوز هم دوست ندارم. اوایل ضبط مجموعه دورهمى، قبل از این که از پروژه جدا بشم، محمد نادری یه داستان خیلى عجیبى رو تعریف کرد.
بیست و هفت سال پیش محمد مایلى کهن توى یه تصادف باعث فوت پدر محمد نادری شده بود… از محمد خواستم تا اجازه بده که توى یه قسمت از برنامه این موضوع رو مطرح کنیم و با این که میدونم چقدر براش سخت بود ولى قبول کرد. چیزى که اون موقع براى من مهم بود عجیب بودن یا بار دراماتیک این تصادف نبود.
نکته مهمش براى من رفتار آقاى مایلى کهن بعد از این تصادف بود که محمد نادری توى ادامه ماجرا تعریف کرد. آقاى مایلى کهن تا سالها بعد به خانواده نادرى سر میزد و بهشون رسیدگى میکرد و بچه ها رو به سینما و استادیوم میبرد… دوست داشتم آقاى مایلى کهن مهمونمون باشه که به خودم و خیلى ها بفهمونیم چقدر اشتباهه قضاوت هاى کاملاً سیاه و سفید.
دوست داشتم بفهمیم که اگه بعضى از ما محمد مایلى کهن رو دوست نداریم معنیش این نیست که آدم بدیه. رفتار انسانى که ایشون داشت رو شاید خیلى از ما ها توى شرایط مشابه نداشتیم
پ.ن اول: متاسفانه ممنوع الکارى اجازه نداد که خودم توى اون قسمتى که آقاى مایلى کهن مهمون بودن حضور داشته باشم و با خودشون حرف بزنم، پس از همینجا بهشون میگم که من هنوز هم عقاید و رفتار هاى شما رو دوست ندارم ولى ازتون ممنونم که انسانیتتون باعث شدید احمق نباشم
پ.ن دوم: مرسى از محمد نادری که پذیرفت جلوى دوربین کنار کسى بشینه که هم با عقایدش مخالفه و هم باعث فوت پدرش شده و خودش رو توى چنین شرایط سختى قرارداد که بهمون یاد بده اینقدر آسون از هم متنفر نباشیم»
مهران مدیری در برنامه دور همی شنبه شب یک سورپرایز داشت. او از یک راز محمد مایلی کهن پرده برداری کرد. در همان ابتدای حضور مایلی کهن، او درباره خاطره تلخی پرسید که در آن جان یک نفر گرفته شده است. نکته جالب توجه این بود که مایلی کهن در آن حادثه، باعث درگذشت پدر یکی از بازیگران دورهمی شده بود.
محمد نادری بازیگر نقش «روح پدر» در دور همی، 27 سال قبل در یک سانحه پدر خود را از دست می دهد و آن سوی این حادثه، محمد مایلی کهن بوده. مایلی کهن توضیح داد که خودرو خود را در خیابان نامجو پارک کرده بود که پدر محمد نادری با موتور گازی در حال عبور بوده.
مایلی کهن در خودرو را باز می کند و پدر نادری نقش بر زمین می شود و با وجود اینکه خود مایلی کهن او را به بیمارستان رسانده، اما در نهایت پدر محمد نادری فوت می کند. جالب اینجاست که پدر محمد نادری به خواب مادر این بازیگر می رود و می گوید که در این حادثه، مایلی کهن مقصر نبوده و همین باعث می شود آن ها رضایت بدهند.
عکس های جدید و پشت صحنه محمد نادری به همراه خواهر و شوهر خواهرش
در این پست عکس های شخصی منتشر شده در صفحات اجتماعی داریوش فرضیایی معروف به عمو پورنگ مجری خوب کشورمان را گردآوری می کنیم ، در ادامه این تصاویر را مشاهده نمایید
داریوش فرضیایی برنامه ساز بخش کودک و نوجوان تلویزیون میباشد که بیشتر به خاطر برنامه عموپورنگ شناخته میشود. داریوش فرضیایی متولد اول مرداد ۱۳۵۲ در تهران است. مادرش گیلانی و پدرش آذری هستند. او تحصیلات خود را در رشته گرافیک ادامه داد و با مدرک کارشناسی از دانشگاه فارغ التحصیل شد.
ما و شما (۱۳۷۴)
تورنگ و پورنگ (۱۳۷۸)
کودک و نوجوان (۱۳۸۱)
ویژه ماه رمضان (۱۳۸۱)
شبکه بی طرف (۱۳۸۳)
یکی و تکی (۱۳۸۴)
باز باران با طراوت (۱۳۸۵)
شبکه عمو پورنگ (۱۳۸۷)
مدرسه عمو پورنگ (۱۳۸۸)
بوستان دوستان پورنگ (۱۳۸۹)
هزار و شصت و شونزده (۱۳۹۱)
کتابخانه عمو پورنگ (۱۳۹۲)
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه مادرش
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه امیرمحمد متقیان
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه مامانش
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه امیرمحمد متقیان
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه زندگینامه این مجری
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه مادرش
عکس های جدید و پشت صحنه داریوش فرضیایی به همراه رضا صادقی
می پاتوق : فال روزانه روز تولد برای متولدین تمام ماه های سال ، در ادامه فال خود را مطالعه نمایید
امروز ممکن است برای دست یافتن به اهداف تان از روش همه یا هیچ استفاده کنید، اما شاید در طول مسیر بدون این که خودتان هم متوجه شوید احساسات کسی را خدشه دار کنید. بسیار مصمم هستید که رویاهای تان را به واقعیت تبدیل کنید و ممکن است فراتر از آن چه که باید پیش بروید. اما در صورتی پیشرفت می کنید که به نظرات دیگران هم احترام بگذارید. به جای این که با فکر کردن به موفقیت های آینده زندگی کنید، از سرعت خود بکاهید تا بتوانید از لحظه ی حاضر لذت ببرید.
امروز دوست دارید که دیگران خودشان را با نقطه نظرات شما سازگار کنند، اما تمایلی به دفاع از موضع خود ندارید. به هر حال کار ساده ای نیست، زیرا ممکن است یک دام احساسی به دور از چشم کمین کرده باشد. به شما توصیه می شود که آن چه را در ذهن تان می گذرد بیان کنید. اما واکنشی که در عوض دریافت می کنید خیلی شدیدتر از آن چیزی است که خودتان را برای اش آماده کرده اید. خوشبختانه دلیلی وجود ندارد که برای در میان گذاشتن همه ی افکارتان به یکباره عجله کنید. شتاب نکنید؛ یک روش به دقت تعیین شده می تواند اثرات پایدارتری بر جای بگذارد و خسارت های ناخواسته ی کمتری نیز به همراه آورد.
دوست ندارید که در زندگی تان بیش از این دچار نگرانی و اضطراب شوید، اما هرچه بیشتر سعی می کنید که خودتان را از مسایل استرس زا دور کنید بیشتر به چنین وضعیتی نزدیک می شوید. ممکن است فکر کنید که افزایش روابط اجتماعی می تواند به شما کمک کند تا حواس تان پرت شود و به این ترتیب راحت تر با این شرایط دشوار کنار بیایید. اما همچین راهکاری نتیجه ی معکوس می دهد و همه چیز را پیچیده تر می کند. بهتر است امروز با مسایل ناراحت کننده روبرو شوید و سعی نکنید که آن ها را کنار بگذارید. با موسیقی هماهنگ شوید و پا به پای آن برقصید.
امروز ممکن است که روابط تان باعث ناراحتی شما شوند، زیرا تحت فشار قرار گرفته اید تا بین خانواده و کارتان یکی را انتخاب کنید. اما اگر از سوی دیگران حمایت نشوید، مجبور خواهید شد که در خودتان یک تحول عظیم ایجاد کنید و بدانید که در طولانی مدت یک رویکرد مثبت خواهد بود. برای به دست آوردن تعادل به بیراهه نروید. قبل از این که بتوانید برای بیان آن چه در قلب تان می گذرد به یک شیوه ی جدید و سالم روی بیاورید باید عقاید گذشته ی تان را دور بریزید.
ممکن است دیگران رفتار شما را ظالمانه بپندارند، اما امروز آدرنالین شما بالاست و فرصت ندارید که بایستید و به تاثیر حرکات تان بر دیگران فکر کنید. به خاطر اختلاف نظرهایی که وجود دارد ممکن است بخواهید ذهن دیگران را شست و شو دهید، زیرا فکر می کنید که نظر شما به نفع همه خواهد بود. متأسفانه ممکن است خیلی حق به جانب عمل کنید و به نظرات دیگران اهمیت ندهید. کمی انعطاف پذیر باشید؛ مهم نیست چه کار می کنید، فقط بدانید کاری که می کنید آن قدرها هم که فکر می کنید مهم نیست.
معمولاً دوست دارید که به طور پنهانی از دیگران حمایت کنید، اما اگر امروز تحسینی را که لایق اش هستید دریافت نکنید باعث ناراحتی تان می شود. خوشبختانه هنوز می توانید نا امیدی کنونی تان را از عملکرد کاری تان جدا کنید و به تعهدات حرفه ای خود بدون آشکار کردن عمیق ترین احساسات تان عمل کنید. اما برای پنهان کردن این حساسیت باید بهای زیادی بپردازید. بهتر است ناراحتی های تان را بدون سرزنش کردن کسی با دیگران در میان بگذارید. بیان نیازهای عاطفی به دیگران این فرصت را می دهد تا رفتار درست تری را با شما در پیش بگیرند.
امروز انتظار دارید حمایتی را که به آن نیاز دارید از جانب دیگران دریافت کنید، اما این حمایت ممکن است در آخرین لحظه از شما دریغ شود. تغییرات در راه است و به زودی دیگر نخواهید توانست به شرایط قبلی بازگردید. اما اگر نتوانستید که کل مشکل را حل کنید، بدانید در شرف یک آغاز شگفت انگیز هستید. به پاسخ نه قانع نشوید. اگر می خواهید مقاومت کنید بهتر است خودتان را عقب بکشید و همه چیز را دوباره بررسی کنید و سپس دوباه در زمان مناسب دست به کار شوید.
به نظر می رسد که هیچ راهکاری برای حل مشکلی که با آن روبرو هستید وجود ندارد. شاید به این فکر می کنید که باید یک بار و برای همیشه دست به یک کار جدی بزنید. اما ممکن است فعلاً اشتیاقی برای ایجاد تغییر نداشته باشید. تضاد بین عقایدتان و آن چه باید انجام دهید باعث می شود که شدیداً موضع بگیرید، اما بهتر است آهسته جلو بروید و اجازه دهید که ناراحتی ها خودشان حل شوند.
امروز بسیار احساس هوشمندی می کنید، اما هنوز نمی توانید که از موانع فعلی عبور کنید. مراقب باشید، اگر به دیگران فشار بیاورید حتما عکس العملی از جانب آن ها دریافت می کنید. ممکن است که اختلاف نظرها را پیش خودتان بازگو کنید، اما تاخیر و عقب نشینی از علایمی هستند که باید مورد توجه قرار بگیرند. مقاومت و خودداری نکنید، زیرا عقب نشینی همه چیز را بدتر می کند. پیدا کردن نقطه ی تعادل افراط و تفریط ساده نیست، اما می تواند به درد شما بخورد.
نیازی به تعجب کردن نیست، افق های عاطفی جدید نشان می دهند که ممکن است به مشکل بر بخورید و شاید بفهمید که کسی ضد شما پنهانی کارهایی انجام می دهد. بهترین حرکت تدارک یک حمله ی هوشمندانه است، پس صبر نکنید تا اتفاق بدی بیفتد. اگر همان لحظه وارد عمل شوید خیلی سازنده تر از آن است که بمانید اتفاقی بیفتد و بعد دست به کار شوید. رو کردن دست دیگران در سریع ترین زمان ممکن بهترین راه برای افشای حقیقت است.
شاید فکر می کنید که می توانید خودتان را از مشکلاتی که پیرامون تان وجود دارند دور نگه دارید، اما این قدر از نظر احساسی با همه چیز پیرامون تان درآمیخته اید که دیگر راه فراری وجود ندارد. اگر درآمد کافی از کار و زحمت تان به دست نیاورید حتماً ناراحت و عصبانی می شوید و کمتر از حد انتظار ذخیره ی مالی خواهید داشت. لغو مسافرت های پیش رو برای به دست آوردن تعادل از دست رفته کافی است. اگر از میزان خرج کردن تان بکاهید، سریع تر می توانید به خواسته های تان برسید.
شاید فکر کنید که تحت تاثیر عوامل خارجی قرار گرفته اید. اما ممکن است دوستان تان فقط به خودشان فکر کنند و سعی کنند خود را از مشکلات مالی در امان نگه دارند. متأسفانه دور نگه داشتن خود از دیگران راهکار مناسبی نیست، زیرا نمی توانید همه ی عوامل را کنترل کنید و اصلاً اهمیتی ندارد که چه قدر تلاش می کنید. اگر کمتر سخت بگیرید بهتر است و دیگران خواهند توانست که به جای مخالفت با شما کمک تان کنند.
«« فال روزانه و فال عطسه صرفا جهت سرگرمی می باشد »»